جایزه پسر گلم و نمایشگاه صنایع دستی
سلام عسل مامان، دیروز باباجون خونه بود و تصمیم گرفتیم برای پسر گلمون که انقد بچه ناز و حرف گوش کنیه، جایزه بخریم، درضمن چون تا اومدنت فرصت زیادی نمونده، آخرین خریداتو انجام بدیم. برات کلی وسایل خوشگل خریدیم و تو هم خوشحالیتو با بپر بپرای شیرینت نشون میدادی. ولی مامانی این جایزه خریدن و الباقی از ساعت 9.5 تا 17.5 طول کشید. ناهار هم تو رستوران مهمون بابائی بودیم. 5.5 عصر هم که رسیدیم خونه، انقد خسته بودیم که روی زمین خالی با همون لباسای بیرون، 2ساعت تمام خوابیدیم. در عوض دیگه به جز سرویس خوابت که آخر آبان تحویل می گیریم کم و کسری نمونده. آخیشششششش. بعدشم بیدار شدیم و رفتیم نمایشگاه صنایع دستی. از اونجا هم برات خرید کردیم. همه شون مبارکت ...
نویسنده :
آیهان فرمانروای ماه
14:16